بدون او نمی توانم زندگی کنم حتی یک ربع!
نبینمش نمی توانم روزم را شروع کنم،
هر جایی می روم او را هم با خودم می برم،
خیلی وابسته شم؛ اگر یک روز نبینمش انگار یک چیزی کم دارم،
طی روز مرتب به او سر می زنم،
حتی نیمه شب ها مرتب بیدار
می شوم و سری به او می زنم؛ تازگی ها دچار مشکل بدخوابی شده ام،
اگر مشکلی برایش پیش بیاید من دیگر حال خودم را نمی فهمم، دست خودم نیست، تا خوب و سرحال نبینمش آرام نمی گیرم،
وقتی با او هستم دیگر زمان و مکان، ارتباط با خانواده ام، روابط اجتماعی ام، حتی کارهای شخصی ام را فراموش می کنم،
او را در کنار خودم نداشته باشم مضطرب می شوم، کارهایم را درست انجام نمی دهم، اختلال حواس می گیرم، اما راستش را بخواهید تازگی ها بعد از ساعت ها با او بودن، به خاطر زمان هایی که صرف او کردم، احساس پشیمانی می کنم!
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0